تنها
دیروز با یک دسته گل رز آمده بود به دیدنم.با یک نگاه مهربان.همان نگاهی که سالها آرزو داشتم واز من دریغ میکرد.گریه کردو گفت دلش برایم تنگ شده است ولی من فقط نگاهش میکردم.وقتی رفت سنگ قبرش از اشکهایم خیس شده بود!
Power By:
LoxBlog.Com |